تانيا در نوروز 92
سال نو مبارك
تانيا عزيزم
امسال هم موقع سال تحويل خونه بابابزرگ و مامان بزرگ بوديم و اينكه تانيا خانوم موقع سال تحويل بدليل اينكه نميخاستن لباسشون و عوض كنن و موهاشو درست كنه بداخلاقي كرد و نتونستيم ازت يه عكس خوب و بقول معروف درست و حسابي بگيريم
ماهي رو فوت كنم خنك شه!!!!!
عزيزم
امسال دختر عزيزم رو برديم شيراز
عكسهاي مسافرتت خيلي زياد هستن چندتاشون رو اينجا برات ميگذارم
در بين راه امامزاده اي بود كه رفتيم برا زيارت كه شما هم از ما ياد گرفتي وشروع كردي به زيادت كردن
بقيه عكسها رو در ادامه مطلب ببينيم
شهر زرقان هم جاهاي ديدني قشنگي داشت
بعد رفتيم تخت جمشيد و خيلي شلوغ بود و نميشد عكس گرفت
گرچه تو هم اصلا برات مهم نبود كه داريم عكس ميگيرم
بعد رفتيم نقش رستم
دوباره شيطونيت گل كرد.اطراف نقش ها رو سيم كشي كرده بودن كه كسي نزديك نشه و شما هم خيلي راحت از زير سيم ها وارد منطقه حفاظتي شدي و صداي دزدگير بلند شد
حالا ببينيم كه چكار ميكردي وقتي صدات ميزديم كه برگردي
ميگفتيم بيا تو ميگفتي نميام
بالاخره 2نفري تونستند خانوم رو كنترل كنن
اي بابا
نميخام عكس بگيرم...مگه زوره!!!!!!!!!!!
اينجا هم خونه قوام السلطنه هست
تانيا و مامان و ابولفضل پسر خاله جون جون
اين هم بقول خودت ابل(ABLA) همون ابولفضل
عكسهاي داخل خونه كه خيلي زياد بودن اخه همه جاي خونه قشنگ بود
ببينم اونور چه خبره؟؟؟؟؟؟؟؟
يك روز هم رفتيم اطراف شيراز
رودخونه قشنگي بود
تو هم از صداي اب ميترسيدي و هم دوست داشتي بري طرف اب و اب بازي كني
هوا هم ناجوانمردانه سرد بود
اينجا هم مسجد سنگي در شهر جنت شهر هست
و يه سبزه زار قشنگ كه جلو مسجد بود
اين هم اخرين عكسم كه باز بخاطر شونه كردن موهام بداخلاق شدم
انشاله كه امسال سال خوبي براي همه باشه
به اميد ديدار مجدد